امروز ساعت 12.5 از خواب بیدار شدم...از اول صبح ( همون ظهر شما) ننه گیگیلی و بابا گیگیلی گیر داده بودن که چرا اینقدر میخوابی و چرا اینقدر گیگیلی ( یعنی گشاد) هستی و ما باید تو رو ببریم دکتر...خلاصه اخرش ما رو کشون کشون انداختن تو ماشین و بردن... دکتر هم بعد از معاینه های تخصصی فهمید من هیچ کاری نمیکنم و فقط پول تو جیبی میگیرم و هیچ حسابی هم ندارم که پولم رو توش ذخیره کنم ( همون حساب ذخیره عرزی (میدونم ارزی اینجوریه ولی چون این حساب کلا به درد نمی خوره من دوست دارم اصلا عر عر زی بنویسم به تو چه؟) ) تشخیص دادن که من دچار
بیماری هلندی شدم ... من که نفهمیدم دقیقا چیه...ولی تا اونجایی که فهمیدم مثل این که چون هلندی ها همش دنبال ماری جوانا و مواد مخدر و ردلاین و کارهای بی تربیتی هستن و هیچ کار خاصی نمی کنن اسم این بیماری رو گذاشتن بیماری هلندی...من که اسمش رو گذاشتم بیماری گیگیلی( یعنی گشادی)...حالا هم برگشتم خونه ولی دکتر گفته حق ندارم تی وی ببینم

...بای
وبلاگ قشنگی دارین خوش حال میشم به من هم سر بزنید