امروز از ترس این که نتیجه های کنکور رو میدن از خواب نمیخواستم بیدار شم تا این که ساعت 5 عصر ننه گیگیلی به زور من و نشوند پایه رایانه که نتیجه کنکور رو براش بیارم نتیجه رو که اوردم دیدم کنکورمون شده شصتاد هزار و من دور حیات بدو ننه گیگیلی دور حیات بدو...یه ذره که دوئیدیم و ورزش کردیم و خستگیمون در رفت و دوتا کتک با جارو خورم قرار شد بشینیم و انتخاب رشته کنیم
مهندسی برق...خطرناکه
مهندسی عمران...مثل پشکل میمونه
مهندسی رایانه...کلا از تو دفترچه حذف شده بود در پی حذف یارانه ها
مهندسی مواد...اول میخواستم برم چون اسمش خیلی باحالا بود بعد داداشم گفت باید بری آفتابه مسی بسازی بیخیال شدم
مهندسی پلیمر...این هم اسمش باکلاس بود اول خواستم برم بعد داداشم گفت این هم باید بری آفتابه پلاستیکی بسازی بیخیال شدم
مهندسی صنایع...اقا این و که شنیدم این جوری ...یه
دو دقیقه همه می پرسیدن چرا می خندی از شدت خنده نمیتونستم جواب بدم بعد
که اروم شدم گفتم مگه صنعتم داریم که من حالا بشم مهندسش همه دیدن راست
میگم بیخیالش شدن
بعد من گفتم بی خیال مهندسیا یه سری رشته دیگه هم گشتیم و دیدیم که مثلا پسر عمه سکینه که حساب داری خونده الان یک ساله به علت خول شدگی تو تیمارستانه و اقتصاد هم که مال خره و اصلا درس خوندن نداره و بقیه کسایی هم که رشته های دیگه خوندن یا بیکارن یا یه بلایی سرشون امده
من هم گفتم پس دیگه بی خیال رشته و خوشحال خواستم فرار کنم برم تی وی ببینم ننه کش تنبون ما رو کشید ولی من دستم رسید به تی وی و روشنش کردم اقا دیدم یک روحانی داره حرف میزنه...همین که این و دیدم گفتم میخوام آخوند بشم
حالا چرا آخوند
1.نیاز نیست فکر کنم
2.نیاز نیست حرکت کنم
3.نیاز نیست ریش ها مو بزنم
4.نیاز نیست کار یدی کنم
5.نیاز نیست دیگه گوشت بخرم چون به شکل مجانی روزی 4-5 کیلو گوشت می خورم(روجوع شود به جک در انتهای متن)
6.پول مفت میگیرم
7.بی کاری دیگه اصلا برام معنی نداره
8.زیر بقل لباس هم سوراخ باشه مجبور نیستم بدوزم چون میگم ایر کاندیشن عبام هست
9.در هر جایی هر کسی رو که بخوام عقد و صیغه میکنم
10.ممکنه حتی موقعه به دنیا امدن یا علی بگم
11. عمرم طولانی میشه به اندازه فسیل تیرانازورس
12.تازه یه شبه ممکنه ایت الله بشی...مثل بعضی ها
13.دسترسی دائم داری به بهترین اساتید در تمامی شبکه های تلویزیون 24 ساعت در روز و 7 روز در هفته
14.فقط کافیه حرف بزنم
15.از نوشتن ما بقیه محسنات به علت رفت و امد زن و بچه در این جا معذورم
دیگه من (یعنی گیگیلی) که گیگیلی ام (یعنی گشادم) چه کاری بهتر از این گیرم میاد؟
فقط یه ایرادی داره ... اون هم اینه که فحش خورش زیاده ... ولی این همه محسنات فحش خورش هم فدا سرم مگه چیز خر خردم که برم یه رشته دیگه؟
خلاصه دیگه از این به بعد میتونید من رو آیت الله گیگیلی صدا کنید...برم تی وی به حرف های این روحانی گوش بدم یاد بگیرم چی میگه...بای
-------------------------------------------------------------------------------------
یه روز یه مرد یه اخونده رو میبینه کنار خیابون وایساده و خیلی لاغره تعجب میکنه مگه میشه اخوند لاغر باشه
میره ازش میپرسه حاجی ببخشید شما گوشت نمیخوری که انقدر لاغری
اخونده میگه اختیار داری ما روزی 4-5 کیلو گوشت میخوریم
یارو تعجب میکنه میگه چه جوری پس اینقدر لاغری اصلا پول این همه گوشت رو از کجا میاری
آخونده میگه یه چند دقیقه اینجا وایسا میفهمی...بعد از 30 ثانیه یه موتوری از کنار آخونده رد میشه و میگه ک... ام دهنت ... اخونده هم میگه بیا این هم 250 گرمش
امروز همون 8 که حسین زنگ زد از خواب بیدار شدم...بعد خب چون بیکار بودم تصمیم گرفتم مدیریت جهانی کنم...
چرا تعجب میکنی؟ مدیریت جهانی که کاری نداره همه میتونن بکنن فقط احتیاج به ابزار لازم داره
1.رو به مقدار پر ("پ" "او"داره)
2.دهنی از نوع بی چاک
3.گذراندن تمام دوره های تخصصی فحش دادن...از نوع "ک" دار باشه بهتره
4.داشتن مدرک دکترا خالی بندی و لاف زنی از دانشگاه بین المللی آبادان( آبادانی ها به دل نگیرن)
5.ممه ای که لولو برده باشه
6.آفتابه برای ریختن آب در جاهایی که می سوزه
7.داشتن دشمن به تعداد موهای دم خر...کره خر هم میشه
8.داشتن 63 درصد
9.داشتن جرات برای در افتادن با کوسه از نوع زمینی
10.داشتنی مغزی خراب
11.داشتن قیافه ای کریه المنظر
12.توانایی نرفتن حمام به طور کلی
13.توانایی پوشیدن کاپشن در تمام فصول
14.داشتن عورتی بزرگ که بتوانید پشت ان مخفی شوید
15.داشتن محلی برای دفع شیشه های نوشابه در ماتحت مخالفان
16.داشتن سیب زمینی به مقدار کافی
17.داشتن روحیه کودکانه برای قهر
18.داشتن هاله نورانی
19.داشتن اسفندیار از نوع رحیم مشائی
20.و اخرین و مهمترین داشتن رمال و جن گیر ماهر
همین
دیدی کاری نداشت...حالا من واجد همه شرایط هستم...دارم میرم مدیریت جهانی کنم...بای
امروز صبح ساعت 8 حسین بهم زنگ زد و خبر شهید شدن اسامه را به من داد...البته خیلی عذرخواهی کرد که حواسش نبوده اینجا ساعت 8 صبح هست چون اونجا ساعت 11 شب بوده
منم بخشیدمش
حالا لازم دیدم که به نوبه خودم این ضایعه (یعنی شهادت اسامه و فرزند فقیدش) رو به علی جان و مموتی عزیزم تسلیت عرض کنم انشاالله باقی عمر ایشون بچسبه تنگ عمر شما و همچنین لازم میدونم به خانواده روغن لادن و هرکسی که اسمش لادن هست تسلیت بگم چون ایشون فرزند همه شماست
با احترامات خانواده گیگیل پور
برم تی وی ببینم شایدم هنوز نمرده باشه...بای