پنجشنبه ساعت 6 صبح با زنگ یکی از دوستام بیدار شدم...
دوستم: گیگیل بپر وسیله هاتو جمع کن نیم ساعت دیگه دمه خونتونیم میخوایم بریم شمال
گیگیل (یعنی بنده ) اول این جوری بعد هم این جوری
بعدش هم
(یعنی تق تلفن رو قطع کردم و خوابیدم)
1 دقیقه بعد یکی از دوستام که اسمش محمود هست و ما بهش میگیم مموتی و من با هاش خیلی رو در بایستی دارم زنگ زد
مموتی: سلام گیگیل جان...احوال شما...حال مامان بابا و رایانه ها(البته تو خواب بودم نفهمیدم گفت رایانه یا یارانه) چه طوره؟ ممه رو هنوز لولو نبرده؟ (این ها اصطلاحات خودمون هست شما متوجه نمیشی پیش زمینه تاریخی داره)
گیگیل (یعنی بنده ) پشت تلفن از شدت خواب این جوری موقع صحبت کردن این جوری
احوال پرسی و اینا کردیم
مموتی: گیگیل شرمنده مزاحم شدم...اقا من هم دارم با دوستات میرم شمال...صفر استانی نه ها...گردش...مثل این که شما زیاد مشتاق نبودی دوستان گفتن من زنگ بزنم بهتون چون روی من رو زمین نمیندازین ازتون خواهش کنم بیاید بریم شمال
حالا
یه چیزی بگم در مورد این مموتی...این مموتی قبلا همش در حال کار بود و
اینا...اصلا نمی شد باهاش در مورد تفریح حرف زد...البته پشت تلفن این جوری
بود چون کارش یه چیزی بود که مجبور بود زیاد وانمود کنه که در حال کار های
مهم هست و اینا ...بعد خب منم تعجب کردم این چی شده میخواد بره گردش پرسیدم مموتی کارت چی پس؟
مموتی: آقا دست رو دلم نزار که خونه(خانه نه ها...خون است)...با استا کارم دعوام شده اساسی...یه چند روزه سر کار نمیرم
منم ناراحت شدم که مموتی دیگه سر کار نمیره گفتم باهاتون میام شمال
اقا ما هنوز میام شمال از دهنمون بیرون نیومده بود مموتی هم گفت سرشو بمال و پشت تلفن اینجوری با دوستم
بعدش هم از شدت خنده تلفن رو قطع کردن و ما هم فهمیدیم سر کاریم
بعدش هم خوابیدم تا الان...این دفعه دیگه به جان عزیزم حال ندارم...برو بزار بگیرم بخوابم...بای
امروز ساعت 12.07 دقیقه از خواب پا شدم...فردا امتحان دینی دارم...کتاب دینی رو باز کردم بخش حرام و حلال و بخونم...
نوشته بود
چیز های حلال
آب
ماء الشعیر بدون الکل
گوشت خر و گاو و اینا ( من نمی فهمم یه رستوران وقتی به آدم گوشت خر میده مردم واسه چی شاکی میشن گوشت به این حلالی)
خون پشه
خون بد حجاب؟؟؟!!!
من و میگی ... خون بد حجاب؟؟؟!!!
بعد دیگه خسته شدم رفتم سراغ محرمات
جیش
ماء الشعیر با الکل
گوشت سگ و خوک ( خدایی یاد بگیرین از این خارجی ها گوشت خوک بهشون می دن هیچی هم نمیگن ... تازه حرام هم هست...اون وقت شما گوشت خر بهتون میدن شاکی میشین...)
صیغه 41 ام و زن 5 ام همزمان
و
اینترنت غیر حلال؟؟؟!!!
من و میگی ... اینترنت غیر حلال؟؟؟!!!
من تو هر چیزی گیگیلی (یعنی گشاد) باشم تو مسائل دینی کاملا جدی هستم
واسه همین زنگ زدم دفتر اقای کنی ( با "ک" "او" دار نخونیدا...گفتم نخون چرا میخونی؟؟؟ تنت میخواره دیگه وقتی بردنت کهریزک دیگه به من ربطی نداره)
اون ور خط: سلام برادر بفرمایید
این ور خط گیگیلی (یعنی من) اقا سلام ... ببخشید اقا مهدی هستن
اون ور خط: برادر خیلی معذرت میخوام ولی اقا خواب هستن
این ور خط: خواب هستن؟ ایشون چجوری میرن خبرگان پس
اون ور خط: اقای تمساح میرن بجاشون
منم پیش خودم گفتم دمش گرم مهدیم که پس از خودمونه...اون روز اول دیدم رو ویلچر نشسته ها گفتم شاید پاش درد میکنه...نگو ایشون کلا گیگیلی( یعنی گشاد) هستن
خلاصه خدا حافظی کردم
زنگ زدم به اقای خاتمی ( البته از نوع احمد نه محمد...هر چند مترادفن ولی هر گردی که گردو نیست هر کی که سیبیل داره بابات نیست...بگو دوچرخه...سیبیل بابات میچرخه...هه هه هه هه)
بعد از احوال پرسی با احمد جون بهش گفتم که احمد جون اقا من سوال دارم
احمد جون هم بهم گفت جونم عزیز دلم بگو
واسش تعریف کردم که تو کتاب دینیمون نوشته اینترنت غیر حلال ... حرام است ... الان اینترنت حلال چی هست اصلا و ما که تا حالا از اینترنت غیر حلال استفاده میکردیم باید چی کار کنیم که تطهیر بشیم
احمد جون: فعلا تا وقتی که به اینترنت حلال دسترسی نداریم باید فقط از سایت های فارس نیوز و رجا نیوز بازدید کنیم اگر بنا به ضرورت ناچار شدیم می تونیم از بلاگ اسکای هم استفاده کنیم ولی احتیات واجب اونه که بعدش حتما غسل بگیریم و خون چهارتا بد حجاب رو محض رضای خدا بریزیم با نیت قربتا الله و 7 هزارتومن هم به عنوان سهم امام بدی به بیمارستان امام چون بنزین هم یارانه هاش رو برداشتن و امبولانس های اونها برای این که بتونن مناطق بیابونی و پرت و پلای شهر رو پوشش بدن و از بیمار ها بهتر پذیرایی کنن نیاز به بنزین دارن و اگر هم صفحه با استناد به قانون جرایم رایانه ای دسترسۍ به تارنماۍ فراخوانده شده امکان پذیر نمۍ باشد رو مشاهده کردید ( حتی سایت لغتنامه دهخدا) شما محارب هستید و هیچ کاری برای شما نمی شود کرد و باید شما رو حد زد...
این احمد جون خیلی تو مسائل دینی جدی هست...ولی دلش مثل یه گنجیشک پاکه...الهی قوربونش بشم
من چون ضرورت ایجاد کرده بود وارد بلاگ اسکای شدم که بهتون خبر بدم دوییدم پشت نت که یه وقت دچار گناه و معصیت نشین و از احکامش خبر داشته باشین...حالا برم یه ذره غسل کنم و خون بد حجاب بریزم 7 هزارتومن هم برای سهم امام بدم به بیمارستان امام و تی وی ببینم...بای